زبان فضای پنهان

توسط

در

در فضا های پر سروصدا و پر از اتفاق های مهم نقاشی های کلاسیک : جایی که انسان با قصه های جاودانه اش به تاریخ هنر ، ادبیات و فرهنگ معنی میبخشد ، خوزه مانوئل بالستر دست به جادو میزند. او با ربودن فیگورهای انسانی ، زبان طبیعت ٬ معماری و اشیا را برای به سخن در امدن یا سکوتی اختیاری آزاد میکند.

مجموعه ی « فضاهای پنهان» خوزه مانوئل بالستر دعوتیست به رقص فضاهایی که در تمام طول تاریخ هنر فراموش و پشت فیگورهای انسانی پنهان شده بودند.

The Third of May 1808 (Francisco Goya, 1814)
The Third of May 1808 (José Manuel Ballester )

بالستر با حذف انسان چه چیزی را آشکار میکند؟ایا این قرنطینه ایست که مانند زمان پندمی کرونا حالا برای تاریخ هنر پیش آمده؟وقتی انسان حذف شود چه بر سر فضا و داستان پیش آمده می آید؟آیا فضا همان داستان را ادامه میدهد یا قصه ای جدید را بیان خواهد کرد؟

در اثر « سوم ماه می ۱۸۰۸» بالستر میدان وحشت را از حضور انسان ها خالی کرده.تنها بازمانده این روایت همه نور و خون بر زمین است . حافظه زمین در این اثر درد را با خود نگه داشته و هنوز چیزی از یک داستان غم انگیز و هراس افرین باقی مانده است.اگر کسی داستان گویا را نداند همچنان فاجعه فاش خواهد شد؟در اثر بالستر تاکید بیشتر بر تجربه ی مخاطب از فضای باقی مانده است و اشاره ای به بازسازی روایت توسط مخاطب میکند.

The Last Supper (Leonardo da Vinci, 1498)
The Last Supper (José Manuel Ballester )

در تابلو «شام اخر» خوزه مانوئل بالستر وقتی عیسی و حواریون ربوده شدند ، تالار مقدس لئوناردو به خلائی پر از سکوت بدل شده که حالا دیگر صدایی نه از عیسی و نه انسان های اطرافش شنیده میشود . بدون حضور انها دیگر پرسپکتیو خطی لئوناردو خدمت گذار درام انسانی نیست.گویی که ما خود به حوارین و عیسی تبدیل شده ایم و حالا این ما هستیم که این داستان را خواهیم نوشت.بالستر با اینکار نقش مخاطب را از تماشاگر به خالق تغییر میدهد و میپرسد: در این تالار خاموش ، چه داستانی را شما خواهید ساخت؟

اکنون آن سه پنجره ی معروف که نقادان از انها برای بیرون کشیدن معنا استفاده میکردند دیگر نورشان را بر سر پاکیزه ی عیسی نمیریزند .فضا حالا روشن تر از پیش است و احساسی ابدی به خود گرفته.این غیاب ، معماری را از بند روایت های انسانی رها کرده و حالا به دیوارها و نور ، به اشیا و فضا زبان روایت سکوت را بخشیده.بالستر با این حذف مارا به تماشای تقدس نه در قصه ای انسانی بلکه در سکوت نهفته در دیوارها دعوت کرده است،سکوت نور و سکوت میان نان های روی میز.ایا این تالار خالی ، بازتاب روحیست که در جستجوی معنا گمشده است ؟

(José Manuel Ballester ) – Las Meninas (Diego Velázquez,1656)
The Allegory of Painting (Jan Vermeer, 1668)
Christ Crucified (Diego Velázquez,1632)
The Birth of Venus (Sandro Botticelli, c.1486)
(The Birth of Venus ( José Manuel Ballester

در اثر « تولد ونوس» بالستر ونوس را از بوم بوتچلی ربوده و جای ان را به نور و رطوبت داده است.در فراق ونوس و خادمانش موج های دریا همچنان میرقصند.این غیاب حالا طبعیت را قهرمان این اثر معرفی میکند.دریا دیگر زاینده ی الهه عشق نیست بلکه تنهایی زیبایی ذاتی اش را به تصویر میکشد.همچنان در اینجا هم اثر، انتظار تخیل فعال مخاطب را میکشد و سوالهایی را از او میپرسد ،مثلا : ایا صدف خالی ردی از حسرت نبودن ونوس را با خود دارد یا حتی اگر یک مروارید سفید در ان باشد کافیست؟این بوم ها در غیاب اساطیر روایتهای تاریخ تصویری هنر آینه ای هستند از تخیل ما؟

وایت برای شاعرانگی و معنایابی های فضا کتابی را به شما معرفی میکند که سی سال است از اولین چاپ ان میگذرد.کتاب «بوطیقای فضا» به نویسندگی گاستون باشلار و ترجمه مریم کمالی اثزیست که درباره معماری و فضا توسط نشر روشنگران و مطالعات زنان منتشر شده است.باشلار با روش پدیدارشناسی در معماری تحلیل خود بر تجربیات زنده در مکان های معماری و زمینه های آنها در طبیعت را بیان میکند.او به ویژه بر واکنش شخصی و احساسی به ساختمانها در زندگی و آثار ادبی ، چه در نثر و چه در شعر تمرکز می کند. بنابراین او انواع فضاها مانند اتاق زیر شیروانی ، زیرزمین ، کشوها و موارد مشابه را در نظر میگیرد.باشلار ما را از سفری از انبار به اتاق زیر شیروانی می برد تا نشان دهد که چگونه ادراکات ما از خانه ها و دیگر پناهگاه ها افکار ، خاطرات و رویاهای ما را شکل می دهد. این اثر پس از سالهاهمچنان یکی از جذاب ترین و غنایی ترین کاوش ها در مورد فضا است.